تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری

تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری

banner
1403/08/20

این روزها به هر جا توجه ‌کنیم، مشکلاتی را می‌بینیم که نیاز به رویکردی انسان ‌محور، خلاقانه، تکرارپذیر و عملی برای یافتن بهترین ایده‌ها و راه‌حل‌های نهایی دارند. تفکر طراحی دقیقاً چنین رویکردی به نوآوری است. درمورد این موضوع، چیستی و چرایی به‌کارگیری آن قبلا صحبت کرده بودیم .اما صحبت از مفاهیم و الگوها به تنهایی کافی نیست. برای این که تفکر طراحی را بخشی از فرایند نوآوری کنیم نیاز به تغییراتی در رویکرد و نحوه عملکردمان در سازمان داریم. در این جا به شرح مختصری از راهکارهای عنوان شده توسط متخصصین در این باره می‌پردازیم.

از ابتدا شروع کنید

طراحان را در همان ابتدای فرآیند نوآوری، پیش از تعیین هر گونه جهت‌گیری، دخیل کنید. تفکر طراحی به شما کمک می‌کند تا ایده‌های بیشتری را سریع‌تر از روش‌های دیگر بررسی کنید.

رویکردی انسان‌محور داشته باشید

علاوه بر ملاحظات کسب‌وکار و فناوری، نوآوری باید رفتار، نیازها و ترجیحات انسانی را نیز در نظر بگیرد. تفکر طراحی انسان‌محور، به‌ویژه زمانی تحقیقات مبتنی بر مشاهده مستقیم باشد، بینش‌های غیرمنتظره‌ای را پدید می‌آورد و نوآوری‌هایی را ایجاد می‌کند که دقیقاً منعکس‌کننده خواسته‌های مصرف‌کنندگان است.

زود و مکرر آزمایش کنید

آزمایش سریع و نمونه‌سازی را مطالبه کنید. تیم‌ها را تشویق کنید تا در هفته اول پروژه، نمونه‌ای اولیه بسازند. پیشرفت را با معیارهایی مانند میانگین زمان تا اولین نمونه یا تعداد مصرف‌کنندگانی که در طول برنامه با نمونه‌های اولیه آشنا می‌شوند، اندازه‌گیری کنید.

تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری - تصویر 1
از کمک‌های خارج سازمان بهره بگیرید

اکوسیستم نوآوری را با جستجوی فرصت‌های همکاری با مشتریان و مصرف‌کنندگان گسترش دهید. از اینترنت برای افزایش افراد مؤثر تیم نوآوری خود استفاده کنید.

پروژه‌های بزرگ و کوچک را ترکیب کنید

یک پرتفوی نوآوری را مدیریت کنید که از ایده‌های کوتاه‌مدت تدریجی تا ایده‌های انقلابی بلندمدت را شامل ‌شود. انتظار داشته باشید واحدهای کسب‌وکار، نوآوری تدریجی را هدایت و تأمین مالی کنند، اما در عین حال آماده باشید نوآوری انقلابی را از سطوح بالا آغاز کنید.

بودجه را بر اساس سرعت نوآوری تنظیم کنید

تفکر طراحی سریع اتفاق می‌افتد، اما مسیر رسیدن به بازار ممکن است غیرقابل پیش‌بینی باشد. با تکیه بر چرخه‌های بودجه‌ریزی سنگین، سرعت نوآوری را محدود نکنید. آماده باشید تا رویکرد تأمین مالی خود را با پیشرفت پروژه‌ها و یادگیری تیم‌ها، بازنگری کنید.

به هر طریقی که می‌توانید افراد با استعداد را جذب کنید

به دنبال استخدام افراد از موسسات، دانشگاه‌های معتبر و مدارس کسب‌وکار باشید. افرادی با پیش‌ زمینه‌های طراحی سنتی می‌توانند راه‌حل‌هایی فراتر از انتظارات شما ارائه دهند. حتی ممکن است بتوانید افراد غیرطراح با ویژگی‌های مناسب را برای ایفای نقش‌های تفکر طراحی آموزش دهید.

تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری - تصویر 2
برای چرخه طراحی برنامه‌ریزی کنید

در بسیاری از کسب‌وکارها، افراد هر 12 تا 18 ماه جابجا می‌شوند. اما پروژه‌های طراحی ممکن است طولانی‌تر از این مدت باشند. انتصاب افراد را طوری برنامه‌ریزی کنید که طراحان از الهام‌گیری تا ایده‌پردازی و اجرا همراه پروژه باشند. تجربه کل چرخه، قضاوت بهتری ایجاد می‌کند و مزایای بلندمدت عالی برای سازمان به همراه دارد.

این راهکارها به تغییراتی در عملکردمان در سازمان منجر می‌شود. تغییراتی که نه فورا، اما قطعا به ایجاد فضایی برای خلاقیت و نوآوری کمک شایانی می‌کند .علاوه بر این یک سازمان خلاق، نیاز به افرادی با ویژگی‌ها و پروفایل شخصیتی طراحی دارد. برخلاف تصور عمومی، برای طراح بودن نیازی به کفش‌های عجیب یا یقه اسکی مشکی نیست. همچنین افرادی با مهارت تفکر طراحی الزاماً فقط توسط مدارس طراحی تربیت نمی‌شوند، هرچند بیشتر حرفه‌ای‌ها به نوعی آموزش طراحی دیده‌اند. تجربه نشان داده که بسیاری از افراد خارج از حرفه طراحی، استعداد طبیعی برای تفکر طراحی دارند که با توسعه مهارت‌ها و کسب تجربه مناسب می‌توان آن را شکوفا کرد. در اینجا برخی از ویژگی‌هایی که باید در طراحان متفکر جستجو کرد، آورده شده است:

همدلی

آن‌ها می‌توانند جهان را از زوایای مختلف ببینند، از زاویه همکاران، مشتریان، کاربران نهایی و مصرف‌کنندگان (بالفعل و بالقوه). با اتخاذ رویکرد «اولویت با مشتری»، طراحان متفکر می‌توانند راهکارهایی را تصور کنند که ذاتاً مطلوب هستند و نیازهای آشکار یا پنهان را برآورده می‌کنند. طراحان متفکر بزرگ، جهان را با جزئیات دقیق مشاهده می‌کنند. آن‌ها چیزهایی را که دیگران نمی‌بینند، متوجه می‌شوند و از فهم ایجاد شده برای الهام بخشیدن به نوآوری استفاده می‌کنند.

تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری - تصویر 3
تفکر یکپارچه

آن‌ها نه تنها به فرایندهای تحلیلی تکیه می‌کنند، بلکه توانایی دیدن تمام جنبه‌های مهم و گاهی متناقض یک مشکل پیچیده را دارند و راه‌حل‌های جدیدی ارائه می‌دهند که فراتر از راهکارهای جایگزین‌ موجود بوده و به طور چشمگیری پارامترهای ارزیابی را بهبود می‌بخشند.

خوش‌بینی

آن‌ها فرض می‌کنند که مهم نیست چقدر محدودیت‌های یک مساله چالش‌برانگیز است، حداقل یک راه‌حل بالقوه بهتر از جایگزین‌های موجود وجود دارد.

تجربی‌گرایی

نوآوری‌های مهم از تغییرات جزئی به دست نمی‌آیند. افراد با تفکر طراحی، به گونه‌ای سوال مطرح می‌کنند و محدودیت‌ها را به روش‌های خلاقانه‌ای بررسی می‌کنند که مسیر حرکت را در جهت‌های کاملاً جدید ایجاد می‌کنند.

همکاری

پیچیدگی روزافزون محصولات، خدمات و تجربیات استفاده از آن‌ها، اسطوره«نابغه خلاق تنها» را با واقعیت «همکاری میان‌رشته‌ای مشتاقانه» جایگزین کرده است. بهترین طراحان متفکر تنها در یک رشته در کنار سایر رشته‌ها کار نمی‌کنند؛ بلکه بسیاری از آن‌ها در بیش از یک رشته تجربه قابل توجهی دارند. سازمان‌هایی با این نگرش، کارکنانی را به کار می‌گیرند که مهندس و بازاریاب، انسان‌شناس و طراح صنعتی، معمار و روان‌شناس هستند.

به نظر می‌رسد ترکیب توسعه مهارت‌های رفتاری و شخصیتی یک طراح با فضا و فرایندهای مطلوب برای خلاقیت می‌تواند یک سازمان را در آمیزش هنر، صنعت، علم، هوشمندی تجاری و درک دقیق از مشتریان و بازارها به اوج برساند و منبع اصلی تمایز و ایجاد مزیت رقابتی پایدار یعنی نوآوری را در سازمان جاری و ساری نماید.

تفکر طراحی، بخشی از فرایند نوآوری - تصویر 4