مهارتهای ضروری پرسنل همگام با افزایش سهم هوش مصنوعی در کسبوکارها
در روزگاری که هوش مصنوعی و دیگر فناوریها به شکل فزایندهای در مشاغل، سازمانها و کسبوکارهای کوچک و بزرگ بهکار گرفته میشوند، ما نیز در این تحول بنیادین باید خود را آمادهتر و مجهزتر کنیم. در این تغییر پارادایم، فراگیری مهارتهای نرم و برخی دیگر از مهارتها برای کارکنان هر کسبوکار ضروریتر از هر زمانی است. یادگیری این مهارتها به همه ما کمک میکند در جهانی که هوش مصنوعی بخشی جدایی ناپذیر از آن است، انسان موفقتری باشیم.
در این مقاله از بلاگ همراه اول کسبوکار ، چند مورد از این مهارتهای ضروری را لیست کردهایم تا مدیران و کارکنان برای همزیستی مسالمت آمیز با هوش مصنوعی آماده شوند!
سازگاری و انعطاف پذیری
در جهانی که هوش مصنوعی در آن بهصورت مستمر در حال رشد و بهبود است، مفاهیم سازگاری و انعطاف پذیری بسیار مهم و کلیدی هستند. انعطاف پذیری بهمعنی آمادگی برای تجربههای جدید، یادگیری مهارتهای نو و سازگاری با تغییرات است. انعطافپذیری کارکنان در عصر هوش مصنوعی، به توانایی کار در محیطهای متفاوت، انجام وظایف مختلف و راهبردهای متفاوت در شرایط غیرقابل پیشبینی منجر خواهد شد. داشتن این دو مهارت ارزشمند، تضمین میکند که افراد و کسبوکارها میتوانند همگام با پیشرفتهای فناوری بقا داشته و به رشد خود ادامه دهند.
به تعبیری دیگر، سازگاری و انعطافپذیری در عصر هوش مصنوعی یعنی تکامل مداوم افراد و مشاغل با پیشرفتهای فناوری. این نوع سیاستگذاری به گشودن مسیرهای جدید برای استفاده از روشهای نو و ایجاد محیطی که در آن فرهنگ نوآوری و چابکی در اولویت قرار دارد، منجر میشود. با سازگاری و انعطاف پذیری، کارمندان و کسبوکارها در دنیایی که در آن رباتها و هوش مصنوعی قدرتنمایی میکنند، باقی مانده و نقش خود را از دست نمیدهند.
تفکر انتقادی و حل مسئله
هوش مصنوعی میتواند دادهها را تجزیه و تحلیل کند، اما برای تفسیر نتایج و تصمیمگیری آگاهانه هنوز به نظارت انسان نیاز دارد. تفکر انتقادی شامل ارزیابی منطقی اطلاعات، شناخت سوگیریها و زیر سوال بردن فرضیههای اولیه است. مهارتهای حل مسئله هم ما را توانمند میسازد تا با چالشها و مسائل پیچیده، بهتر روبرو شویم. به کمک این گونه مهارتها، میتوانیم با تجزیه مسائل به اجزای کوچکتر و بخشهای قابل بررسی، راهحلهای بهتری بیابیم. بنابراین در عصر انفجار اطلاعات و هجوم فناوریهای متعددی مانند AI، قطعا به صورت موثری از پس مشکلات و مسائل برمیآییم، اگر بر مهارت تفکر انتقادی سرمایهگذاری کرده باشیم.
هوش هیجانی
هوش هیجانی (Emotional Intelligence) توانایی درک و مدیریت احساسات خود و فهم درستِ احساساتِ دیگران است. دانشمندان و پژوهشگران از حوزههای مختلف روانشناسی و رفتارشناسی، نکاتی را برای بهبود فرایندهای درک احساسات جمعآوری و طبقهبندی کردهاند. در برخی محافل و مطالب به این حوزه EQ هم گفته میشود اما اصطلاح علمی آن همین EI است. در عصر هوش مصنوعی، هوش هیجانی یا هوش عاطفی برای تقویت روابط مناسب در محل کار، افزایش بهرهوری و تقویت همکاری تیمی راهکاری سودمند است.
کسبوکارها برای ارائه خدمات و محصولات به مشتریان، باید از مفاهیم هوش هیجانی بهرهگیری کنند. به طور کلی اگر از این مفهوم استفاده شود، پیچیدگیهای اجتماعی، سوءتفاهمها و تعارضات حل میشود. داشتن یک محیط کاری پویا که در آن ارتباطات سازمانی به خوبی درک میشود، با توجه به اصول EI امری دور از دسترس نخواهد بود. مذاکره، کار با معنا، همدلی در محیط کار، تعامل سودمند و... از جمله موضوعاتی هستند که با هوش هیجانی ارتباط تناتنگی دارند. دورههای آموزشی و بازپروری استعدادها در حوزه هوش هیجانی میتوان تضمینکننده موفقیت در مسیر پیش روی کسبوکارها و کارکنانشان باشد. هوش مصنوعی بسیاری از فرایندهای کاری را ماشینی و هوشمند میکند. پس از همین امروز و تا زمانی که هوش مصنوعی بر همه فرایندها مسلط نشده، باید به هوش هیجانی کارکنان و مدیران شاغل در کسبوکارها توجه کرد.
سواد دیجیتال
سواد دیجیتال (Digital literacy) فراتر از مهارتهای اولیه در حوزه کامپیوتر مانند کار با مجموعه نرمافزارهای مایکروسافت آفیس و برنامههای تحت وب در گوگل است. داشتن سواد دیجیتالی به معنای بهروز ماندن با روندهای فناوری و یادگیری مداوم ابزارهای جدید است.
سواد دیجیتال در جهان امروز، شامل درک و استفاده مؤثر از ابزارها و برنامههایی در حوزه هوش مصنوعی، فناوریهای مرتبط با پردازش ابری، پردازش در لبه، اینترنت اشیا، پلتفرمهای اتصال به وسایل هوشمند و... است. این حوزه دانشی، شامل نرم افزارهای تجزیه و تحلیل دادهها، پلتفرمهای یادگیری ماشین و سایر ابزارهای دیجیتالی است که بهرهوری و تصمیم گیری انسان را افزایش میدهد.
همکاری و کار گروهی
همکاری در عصر هوش مصنوعی به معنای کار انسان در کنار سیستمها، ماشینها و رباتها است. کار گروهی موثر شامل ارتباط شفاف و احترام متقابل میان کارکنان و مدیران در هر کسبوکاری است. هوش مصنوعی و هوش انسانی برای دستیابی به اهداف مشترک، به تعامل و تفاهم نیاز دارند. از اینرو مباحث مربوط به دیتا، یادگیری ماشین و... به حوزههای استراتژیک در آینده بشر تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی میتواند وظایف تکراری فراوانی را در هر صنعتی انجام دهد. این توانایی AI زمان کاری افراد را برای انجام امور خلاقانهتر آزاد میکند. بسیاری از کارهای روتین در کسبوکارها، دیر یا زود توسط هوش مصنوعی تصاحب میشوند. اما این به معنی پایان فرایند کاری انسان نیست. خلاقیت و هوش انسانی در کنار برنامهنویسی و توسعه محصولات مبتنی بر AI، پنجرههای کاری جدیدی را پیش روی انسانها میگشاید.
خلاقیت و نوآوری
در حالی که هوش مصنوعی میتواند الگوهای زیادی یاد بگیرد، آنها را تجزیه و تحلیل کرده و نتایج را پیشبینی کند؛ اما فاقد خلاقیت ذاتی انسان است. «خلاقیت» به معنی خلق ایدههای نو و تفکر خارج از چارچوب است. «نوآوری» فرآیند تبدیل ایدههای خلاقانه به راهحلهای عملی و محصولات ملموس است. در عصر هوش مصنوعی، خلاقیت و نوآوری برای توسعه محصولات، خدمات و مدلهای تجاری جدید ضروری است. به قدری موضوع خلاقیت ضروری است که اگر کسبوکارها خلاق نباشند، بهراحتی حذف خواهند شد. زیرا هوش مصنوعی به صورت روتین توانایی انجام بسیاری از کارهای عادی و غیرخلاقانه را خواهد داشت.
از این رو شرکتهای پیشرو که به آینده میاندیشند، در مسیر توسعه تفکر خلاق کارکنان خود میکوشند. کارکنان خلاق، با ایدههای نوین خود میتوانند بسیاری از چالشها و مشکلات سازمان را برطرف کنند. خلاقیت و نوآوری دو مهارت اساسی انسان برای همزیستی با هوش مصنوعی در آینده است.
سواد داده (Data Literacy)
سواد داده توانایی خواندن، تفسیر، تجزیه و تحلیل دادهها (Data) و فرادادهها (Metadata) است. بهعبارت دیگر، کسی را باسواد در حوزه داده میدانیم که توانایی درک، تفسیر و استفاده از دادهها برای اتخاذ تصمیمات درست و آگاهانه را داشته باشد. مجهز شدن کارکنان سازمانها به این سواد، در عصر ظهور و توسعه هوش مصنوعی ضروری است.
با توجه به اینکه هوش مصنوعی مقادیر زیادی داده را تولید و رصد میکند، درک موثر این اطلاعات از سمت انسان بسیار مهم است. سواد داده همین امروز یک مزیت رقابتی ارزشمند است و بهزودی با گسترش هوش مصنوعی در کسبوکارها به یک مهارت الزامی تبدیل میشود.
افراد "باسوادِ داده" میتوانند روندها را شناسایی کنند، تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند و راهکارهای دقیق ارایه کنند. این مهارت تضمین میکند که کسبوکارها در رقابت با رقبای هوشمند خود، در آینده از میدان خارج نخواهند شد.
مهارتهای ارتباطی
ارتباط موثر برای انتقال ایدهها، ایجاد روابط کاری موثر و تعامل درست با همکاران و مدیران در همه کسبوکارها ضروری است. در عصر هوش مصنوعی، ما علاوه بر روشهای فعلی برای ارتباطات انسانی، به درک روابط و تعامل با سامانههای هوش مصنوعی، رباتها و ماشینهای هوشمند نیز نیازمندیم.
مهارتهای ارتباطی مطلوب در آینده، تضمین میکند که پیامها متناسب با مخاطبان (همکاران، مدیران، مشتریان و دستیاران هوش مصنوعی) باشد. همه ما افرادی را دیدهایم که زبان خواندن و نوشتن را نمیدانستند و در بسیاری از امور اداری و کاری به مشکل برخوردهاند. همین خلاء، در عصر ظهور فناوری کامپیوتر و اینترنت هم مشاهده شد. افرادی که کار با دستگاه فکس را بلد بودند و از ارسال یک ایمیل عاجز! حالا همین تغییر روند را با توسعه فناوری هوش مصنوعی هم شاهد خواهیم بود. کسبوکارها از همین امروز باید چرتکه را از دست کارکنان خود بگیرند و آنها را به مهارتهای مهم فردا مجهز کنند.
از جمله مهارتهای مهمی که باید هر کارمندی در هر کسبوکاری بهآن آشنا باشد، پرامپت نویسی است. پرامپت (Prompt) در واقع درخواستهای شما از سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی است. شما با ارتباط درست با هوش مصنوعی، میتوانید پیامتان را ارسال کنید و در انتظار بهترین و دقیقترین پاسخ باشید.
تابآوری و مدیریت استرس
سرعت بالای تغییر و تحولات در اکوسیستم فناوری و هوش مصنوعی برای بسیاری از افراد ممکن است استرسزا باشد. تابآوری در برابر مشکلات و داشتن مهارتهای مدیریت استرس برای بهبود بهرهوری و تضمین موفقیت همه افراد و مشاغل ضروری است.
«تابآوری» توانایی عقب نشینی از بحرانها، شکستها و پذیرش هوشمندانه این مدل دغدغهها و دلمشغولیها است. سازگاری با موقعیتهای جدید، شرایط دشوار و بحرانها از جمله مهارتهایی است که انسان معاصر بهشدت نیازمند آن است. «مدیریت استرس» شامل تکنیکهایی برای مقابله با فشارها است. اگر ثبات، رفاه و پیشرفت را در کار خود میخواهید، باید بتوانید با رخدادهای ناگوار و سهمگین روبرو شوید و همزمان بر خود مسلط باشید. در عصر هوش مصنوعی که اتفاقات در سریعترین حالت خود رخ خواهند داد، باید با تسلط بر احساسات، کسبوکار را به بهترین شکل مدیریت کرد. این مهارتها که امروزه در حوزه «رشد و توسعه فردی» ترویج میشوند، افراد را برای پیشرفت و بقا در کسبوکارشان یاری میکند.
سخن پایانی
در فرآیند گسترش فناوریهای انقلابی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، پردازش ابری، 5G و... رخدادهای جذابی در انتظار ماست. در کنار نگرانیهایی که درباره هوش مصنوعی بهوجود آمده، فرصتهای پرشماری نیز وجود دارد. با نگاهی به تاریخ، میبینیم گسترش فناوری همواره به توسعه اجتماعی، اقتصادی و رفاه بشر کمک کرده است. در کنار چالشهایی که باید برای حل آنها چارهاندیشی کرد، مفهوم همزیستی انسان و ماشین هوشمند شاید دغدغه بزرگ ما در سالیان پیش رو باشد. انسان در گذر از غارنشینی تا شهرنشینی، انعطافپذیری خود را نشان داده است. در این پیچ تاریخی نیز به احتمال زیاد، انسان توانمندی خود را برای هماهنگی با هوش مصنوعی نشان خواهد داد. در این مسیر، انسانها باید با آموختن مهارتهایی نوین به آینده گام بردارند. مدیریت استرس، تابآوری، توانایی حل مسئله، خلاقیت، سواد داده و سواد دیجیتال میتواند از جمله مهمترین نکات برای یادگیری باشند. در این مقاله، به مهارتهای ضروری پرسنل همگام با افزایش سهم هوش مصنوعی در کسبوکارها پرداختیم. امیدواریم شما و سازمانتان در مسیر تحول دیجیتال، بهترین راهکارها را در نظر گرفته و برای آینده آماده باشید...